بسم الله الرحمن الرحیم
«متن نامه حجت الاسلام والمسلمین جوادمحدثی به دخترش»
دخترم! می شد این حرفها را شفاهی و رو در رو با خودت بگویم، مثل خیلی وقتها که به صحبت مینشینیم و حرف میزنیم و خاطره تعریف میکنیم ولی این که مینویسم میتواند ماندگارتر باشد حتی سالهای سال و مکرر و مکرر باز گو شود، حتی اگر من هم نباشم باز می تواند عامل ارتباط و گفت و گوی من و تو باشد و هر بار با خواندن این نامه می توانی مرا پیش روی خود رو در رو و نگاه در نگاه خودت حس کنی.
بسم الله الرحمن الرحیم
«متن نامه حجت الاسلام والمسلمین جوادمحدثی به دخترش»
دخترم! می شد این حرفها را شفاهی و رو در رو با خودت بگویم، مثل خیلی وقتها که به صحبت مینشینیم و حرف میزنیم و خاطره تعریف میکنیم ولی این که مینویسم میتواند ماندگارتر باشد حتی سالهای سال و مکرر و مکرر باز گو شود، حتی اگر من هم نباشم باز می تواند عامل ارتباط و گفت و گوی من و تو باشد و هر بار با خواندن این نامه می توانی مرا پیش روی خود رو در رو و نگاه در نگاه خودت حس کنی.
دخترم! حالا اگر چه بزرگ شدهای و حجب و حیای تو و برخی ملاحظات من روابط خاصی را میان ما پدید آورده ولی تو همان فرزند عزیز و دوست داشتنی من هستی و جای دوران کودکیت در دلم محفوظ است و کسی یا چیزی آن را پر نکرده است، پس نباید فکر کنی که محبتم کم شده است. وقتی تو حرف میزنی احساس میکنم که زبان گشودهام وقتی تو انتخاب میکنی به بار نشستن امیدم را می بینم وقتی تو در مسیر کمال گام بر میداری منم که به کمال میرسم تو پاره تن و بخشی از جان منی.
گاهی آرزو میکنی کاش پدرم حال و هوای ما جوانان را درک میکرد من هم آرزو میکنم کاش دخترم عمق تجربههای زندگی و شناخت لغزشگاهها و فریبها را مثل ما پدران میفهمید تجربه شدهها را دوباره نمیآزمود درست است که تو هم درک و احساس و شناخت و تشخیص و پسندداری و میبینی ولی باور کن که (آنچه در آینه جوانان بیند پیر در خشت خام آن بیند)
باری!!! دوست دارم خودت را از گنجینهای مثل مشورت سرمایهای مانند (ارشاد) پشتوانهای همچون (نظارت) پشتیبانی مثل (پدر و مادر) محروم نکنی.
دخترم! در سن و سالی هستی که گیرندههای فکر و روح و قلب و عاطفهات بسیار حساس است آنچه میبینی و میشنوی و میخوانی در اندیشه و جانت مینشیند چه خوب است که این دستگاه بسیار حساس گیرنده را روی طول موج صداقت و دیانت و خدا ترسی و آخرت بینی و عاقبت اندیشی و فرستنده مطمئن خدا و رسول و قرآن و عترت تنظیم کنی، تا آن چه دریافت میکنی، زلال و شفاف و درست و سالم و سازنده باشد.
دخترم! دوستی! باز هم دوستی! دوستانت به تعبیر مولایمان امام علی مثل وصلهای برای لباس تو هستند این وصلهها باید با روح و روحیات تو جور باشد. شاید بگویی که من اصلا دوست ناجور ندارم درست ولی گاهی ناجوریها دیر ظهور میکند و وقتی انسان متوجه ناجوری این وصلهها میشود که کار از کار گذشته و روح انسان رنگ و بوی تاثیرها را پذیرفته است که عوض کردن دیگر مشکل است، فقط خواستم یاد آوری کنم. نقش دوست در سعادت تو بسیار بسیار زیاد است. اگر دوستانت از کسانی باشند که تو را به عفاف و تقوا و متانت و وقار دعوت کنند خوشا به حالت این نعمتی است که شکر لازم دارد. ولی اگر به پشت پا زدن به نعمتها و آداب دینی و اجتماعی و روی آوردن به دل خواستهها و حوسها و بی قیدیها و ..... باشد چه؟ باید مواظب و هوشیار باشی زیر پایت را خالی نکنند. خدا نکند چند دوست نا باب و اهل، هوس و فریبکار انسان را احاطه کنند آن وقت مثل ماهیانی که کنار هم و دسته جمعی در یک طور بزرگ گرفتار صید صیاد شدهاند به صویی کشانده میشوند و خیال میکنند که، هنوز هم آزاد و به اختیار خویش! ولی از (اسارت ) گروهی، غافلند و گاهی اصلا احساس نمیکنند که در دام افتادهاند، گاهی تعجب میکنم که بعضیها چه راحت گول میخورند و چه آسان و ارزان به دام میافتند و چه زود یادشان میرود که انساناند و با سرعتی غیر قابل تصور، از انسان بودن خود فاصله میگیرند و رو به دره گرداب مسابقه میدهند.
دخترم! عشق، محصول یک معرفت عمیق و شناخت خوب نسبت به چیزی یا کسی است که کمال و جمال دارد. مهم تر از جمال کمال است و اصلا جمال بی کمال جمال نیست، یک دام فریب یا یک لغزشگاه تند است. عشقهای سر راهی و یک بار مصرفی و لحظهای، عشق نیست، هوس است دل باید ظرف محبتی بسازی که میآرزد. محبوبهای تو هر چه و هر که باشند قیمت تو را تعیین میکنند اصلا قیمت عاشق به معشوق است. هر کس به اندازه محبوبش میآرزد. حال ببین این دل را با کدام محبوب پیوند میزنی، سر راه کدام معشوق نثار می کنی؟ مبادا محبت خود را حراج کنی و زیر قیمت بفروشی! کسی که در مقابل یک چشمک ناز و خنده و وعده، خلع سلاح میشود و سپر میاندازد و دامن اختیار را از دست میدهد قیمت خود را نمیداند و از نرخ بازار ارزشها بیخبر است.
دخترم! کنترل دل و دیده بسیار مهم است اگر نتوانی بر این دو مسلط باشی اسیرشان میشوی، بی جهت نیست که بابا طاهر میگوید: (ز دست دیده و دل هر دو فریاد * که هر چه دیده بیند دل کند یاد- بسازم خنجری نیشش ز فولاد * زنم بر دیده تا دل گردد آزاد). من یک جای دیگر نوشتم وقتی چشم دریای هوس شود قایق گناه در آن حرکت میکند بین گناه و نگاه رابطههاست! حیف است که زنان و دختران آنقدر خود را حراج کنند که گاهی به قیمت یک لبخند و یک نگاه نامه و تلفن، خود را بفروشند یا بوتیک سواری باشند برای جلب نگاهی که در کوچه و خیابان و اتوبوس و پارک گناه می چرد و هوس نشخوار میکند.
دخترم! از یاد مبر که پیوسته نگاه خدا تو را درخلوت و جلوت و تنهایی و جمع میپاید. بیش از همه خود باید به فکر خودت باشی و بذر وجود خویش را برویانی، برای این رشد نیازمند نور معرفت، حرارت ایمان، زمین، زمینهی تربیت و آب آگاهی هستی، تو همیشه پیش من نیستی، پس از مدتی صاحب خانه و خانواده و همسر و فرزند میشوی تجربهی مادری در پیش توست.
سلام،
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://www.30o.ir
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارندهای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده میکنید، ممنون.
موفق باشی...